دانستنی های مربوط به تریدینگ رمزارزها – بخش اول: چه مهارتی یاد بگیریم؟

وارد شدن به بازار تریدینگ – چه بازار بورس باشه، چه فارکس و چه رمزارز – بدون یاد گرفتن اصول اولیه و کسب اطلاعات کافی، می تونه خطرناک باشه. ممکنه بخاطر عدم آشنایی با نحوه ی کارکرد این بازارها و فرآیندهای اونها، یک شبه میلیون ها پول از دست بدید. اگر هم علیرغم نداشتن اطلاعات کافی، سودی رو توی این بازار ها کسب کنید، از خوش شانسی شما بوده و بزودی، باد آورده رو باد خواهد برد. توی بخش اول از این سری مطالب، سعی می کنیم تا حد امکان در مورد مهارت هایی که برای تریدر شدن (هم به طور کلی و هم به طور اختصاصی توی دنیای رمزارزها) لازمه، صحبت کنیم و منابع مناسب فارسی و انگلیسی زبانی رو معرفی کنیم که میشه از اونها در مورد ترید کردن یاد گرفت.

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال یعنی توانایی بررسی و درک وضعیت یک دارایی خاص (سهام، ارز خارجی، رمزارز) توی بازار و پیش بینی تغییرات احتمالی اون در آینده. برای این کار روند های قیمتی گذشته، حجم مبادلات و الگوهای تعریف شده برای حرکت قیمت ها رو زیر نظر می گیریم. هدف کلی از انجام تحلیل تکنیکال اینه که بتونیم روندهای صعودی، نزولی و ثابت احتمالی رو تشخیص بدیم و متناسب با اونها اقدام به باز کردن یا بستن پوزیشن بکنیم (باز کردن پوزیشن به معنی شروع یک ترید و بستن اون به معنی خاتمه دادن به یک ترید هست). مهارت تحلیل تکنیکال می تونه توی تمام بازارهای سرمایه مورد استفاده قرار بگیره و مسلط شدن به اون اولین قدم برای شروع تریدینگ به حساب میاد، حتی توی بازار رمزارزها.  

حالا منظور از الگوهای تعریف شده توی تحلیل تکنیکال چیه؟ طی مدت زمان زیادی که از فعالیت بازارهای مالی مختلف گذشته، یک سری رفتارهای خاص قیمتی به طور مکرر توی بازار مشاهده شدن، به طوری که میشه با دیدن بعضی نشونه ها، با تقریب خوبی رخ دادن دوباره ی اونها رو پیش بینی کرد. برای مثال، یکی از الگوهای معروف که الگوی سر و شانه (head and shoulders) هست رو در نظر بگیرید:

چیزی که این الگو به ما میگه، اینه که وقتی نمودار قیمتی یک ارز به شکل دوتا شونه و یک سر در اومد، احتمال اینکه بعد از شونه ی سمت راست روند قیمتی اون برعکس بشه، بالاست. بنابراین توی این مثال، تریدرها انتظار این رو دارن که از confirmation point به بعد، روند قیمتی نزولی بشه. تحلیلگرهای بازار، الگوهای متفاوت زیادی رو برای رفتار قیمت پیدا کردن؛ قبل از ورود به بازار و شروع مبادله، بهتره که مدت زمان مناسبی رو به رصد الگوها و روندها اختصاص بدیم و به خوبی روی اونها مسلط بشیم. 

درباره ی تحلیل تکنیکال و چگونگی تشخیص روندها و الگوهای مختلف و استفاده از این موارد برای پیش بینی رفتار قیمت، مطالب خیلی زیادی هم به صورت کتاب و هم به صورت نوشتارها و ویدئوهای آنلاین وجود داره. یکی از منابع آنلاین خوب، سایت فارسی زبان  فراچارت هست، که پر از مطالب آموزشی در مورد معامله گری توی انواع بازارهاست و ویدئوهای آموزشی از اساتید و تریدرهای حرفه ای مختلف رو داره. تمام مطالبشون رو هم به صورت رایگان در اختیار کاربرها قرار دادن. از بین منابع انگلیسی زبان هم میشه به سایت Investopedia اشاره کرد که یک بخش اختصاصی برای آموزش مفاهیم پایه مورد نیاز توی تحلیل تکنیکال داره.

اگر خوندن کتاب رو به منابع آنلاین ترجیح میدین، یکی از پایه ای ترین و بهترین منابع کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه نوشته ی جان مورفی هست که به فارسی ترجمه شده و نشر چالش اون رو منتشر کرده. یکی دیگه از کتاب های مفید که قدرت نمودار خوانی شما رو خیلی بالا میبره، کتاب الگوهای شمعی ژاپنی هست که استیو نیسون اون رو نوشته. این کتاب رو هم میتونید از نشر چالش تهیه کنید. 

منابع قابل مطالعه خیلی زیادن، اما اگر ابتدای کار سراغ تعداد زیادی سایت و کتاب و دوره ی آنلاین برید، ممکنه کلافه و سردرگم بشید. اول بهتره با یک یا دوتا منبع شروع کنید و به طور کامل روی همون ها متمرکز بشید تا کلیات رو یاد بگیرید.   

تحلیل بنیادی (fundamental analysis)

بر خلاف تحلیل تکنیکال که در اون با روندهای قیمتی و نمودار خوانی سروکار داریم، هدف از انجام تحلیل بنیادی اینه که با بررسی عوامل بیرونی و موجود در دنیای واقعی، که می تونن روی یک دارایی خاص تاثیرگذار باشن، ارزش ذاتی اون دارایی رو تعیین کنیم. بعد از تعیین ارزش ذاتی، اون رو با ارزش فعلی توی بازار مقایسه می کنیم و اختلاف این دو مقدار مبنای تصمیم گیری ما برای سرمایه گذاری میشه. برای مثال، وقتی که در مورد سهام یک شرکت صحبت می کنیم، سه دسته عامل وجود دارن که می تونن روی فعالیت این شرکت و سوددهی اون موثر باشن:

1.عوامل محیطی یا کلان، که شرکت نقشی توی اونها نداره؛ مثلا وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور، سیاست های پولی بانک مرکزی، قوانین تجارت و … .

2.عوامل مرتبط با حوزه ی بخصوصی از صنعت که شرکت توی اون فعالیت داره؛ مثل نحوه ی قیمت گذاری محصول، میزان عرضه و تقاضا برای اون محصول، رقابتی بودن یا انحصاری بودن صنعت و مواردی از این دست.

3.عوامل درون شرکتی؛ مثل ترکیب هیئت مدیره، میزان سودآوری شرکت، نقد شوندگی سهام، برنامه هایی که شرکت برای آینده ی خودش اعلام میکنه، مناقصات و مزایده هایی که توش شرکت می کنه و سایر موارد.  

بازار رمزارزها هم عوامل بیرونی مخصوص به خودش رو داره که با بررسی اونها میشه تحلیل بنیادی انجام داد و در مورد مناسب بودن یک رمزارز خاص برای سرمایه گذاری و مبادله تصمیم گرفت. به صورت کلی، فاکتورهایی که میشه تحلیل بنیادی یک رمزارز رو بر مبنای اونها انجام داد، سه دسته هستن:

1. شاخص های بلاک چینی (On-chain metrics): این دسته از شاخص ها شامل مواردی مثل تعداد تراکنش های انجام شده در بلاک چین، ارزش تراکنش ها (مقدار پول جا به جا شده)، تعداد آدرس های فعال توی بلاک چین، مقدار کارمزدهای پرداخت شده، نرخ هش و غیره هستن. این اطلاعات رو میشه مستقیما با اجرا کردن یک نود توی بلاک چین مورد نظر بدست آورد، یا اینکه از طریق سایت هایی که برای ثبت کرد همین اطلاعات به وجود اومدن، بهشون دسترسی پیدا کرد. یکی از این سایت ها coinmarketcap.com هست که میتونید توی بخش on-chain analysis، چنین داده هایی رو برای رمزارزهای مختلف مشاهده کنید. سایت coinmetrics هم یکی دیگه از گزینه های خوب برای اینکاره.

2. شاخص های پروژه: میشه گفت این دسته از شاخص ها، تلفیقی از عوامل مرتبط با صنعت و عوامل درون شرکتی موثر بر عملکرد یک شرکت سهامی هستن، و بررسی اونها یک کار کیفی هست. آیتم هایی که باید بهشون توجه بشه عبارتند از وایت پیپر شرکت، اعضای تشکیل دهنده ی تیم پشت صحنه، رقبایی که رمزارز مورد نظر توی بازار داره، موارد استفاده ای که برای توکن وجود داره و نحوه ی تقسیم اولیه ی توکن ها بین کاربران.

وایت پیپر باید به صورت روشن زیرساخت ها و اهداف یک پروژه ی رمزارزی رو بیان کنه؛ باید به خوبی سوابق و صلاحیت های اعضای تشکیل دهنده تیم مدیریتی پروژه رو بررسی کنید تا مطمئن بشید که واقعا وجود خارجی دارن و افراد معتبری هستن؛ باید تشخیص بدین که شرکت توانایی ایستادن در برابر رقبای خودش رو داره یا نه؛ باید مطمئن بشید که از توکن ها میشه برای خرید و فروش کالاها و بهره گیری از خدمات توی دنیای واقعی استفاده کرد و در نهایت، باید حواستون باشه که در ابتدای پروژه، تعداد زیادی از توکن ها بین یک اقلیت خاص تقسیم نشده باشن.

3. شاخص های مالی: این دسته از عوامل هم مربوط به کیفیت معامله شدن رمزارز مورد نظر در حال حاضر هستن. مواردی مثل سرمایه ی بازار یا ارزش شبکه، حجم معاملات و نقد شوندگی، و مکانیزم های توزیع توکن ها توی این دسته قرار می گیرن. سرمایه ی بازار می تونه نشون دهنده ی پتانسیل یک رمزارز برای رشد باشه. نقد شوندگی هم عامل خیلی تاثیر گذاری روی تصمیم سرمایه گذارها و تریدرهاست، چون اگر توکنی رو نتونید به راحتی و در زمان دلخواه بخرید یا بفروشید، اعتماد کردن بهش سخت میشه. در آخر، مکانیزم های توزیع یک توکن، مثل تعیین سقف مشخص برای تعداد اون (مثل بیت کوین)، می تونن باعث جذب یک سری افراد و دفع سایرین بشن.

تحلیل بنیادی نقش کلیدی توی تشخیص کلاهبرداری ها و پانزی ها داره و نباید ازش غافل شد. علاوه بر این، این تحلیل بر مبنای شاخص های بخصوصی انجام میشه که تا حدودی با بازارهای سنتی مثل سهام و فارکس متفاوت هستن. بنابراین باید منابعی که به طور اختصاصی در مورد این نوع تحلیل صحبت می کنن رو مطالعه کنید.

مدیریت ریسک

به طور خلاصه، مدیریت ریسک یعنی تعیین یک هدف مشخص هنگام ترید کردن، در نظر گرفتن ریسک های موجود و مشکلاتی که ممکنه باعث ضرر کردن شما بشه و تلاش برای کم کردن تاثیر این مشکلات. حتی اگه توی مبحث مدیریت ریسک خیلی خبره هم باشید، تضمینی نیست که تمام ترید های شما با سود همراه بشه و باز هم احتمال ضرر وجود داره؛ بنابراین چیزی با عنوان “از بین بردن” ریسک وجود نداره و تلاش ما اینه که تا حد امکان، سرمایه مون کمتر در معرض سوختن قرار بگیره.

شاید بشه گفت که داشتن مهارت مدیریت ریسک، وقتی که قراره توی بازار رمزارزها مبادله انجام بدیم، اهمیت بیشتری هم پیدا می کنه. همونطور که می دونید، بازار رمزارزها تا حد زیادی بی ثباته و نوسان های سنگین در کوتاه مدت توی اون به وجود میان. این باعث میشه ریسک مبادله بالاتر بره و نسبت به بازارهای سنتی عدم اطمینان بیشتری وجود داشته باشه.

در ترید کردن رمزارزها، سرمایه ی شما در معرض چند نوع ریسک قرار می گیره، که هر کدوم از اونها رو میشه با انجام اقداماتی تا حد زیادی کنترل کرد. این ریسک ها عبارتند از:

  • ریسک بازار: احتمال حرکت قیمت رمزارز مورد نظر در خلاف جهت مطلوب شما.
  • روش کاهش: استفاده از دستور “توقف ضرر” (stop loss) که پلتفرم های تریدینگ در اختیار شما میذارن. این دستور به طور خودکار، در صورتی که به حد معینی از ضرر برسید، اقدام به بستن پوزیشن شما می کنه.
  • ریسک نقد شوندگی: احتمال عدم امکان تبدیل دارایی رمزارزی به پول های دولتی.
  • روش کاهش: معامله کردن رمزارزهایی که سرمایه بازار بیشتری دارن و معمولا راحت تر نقد میشن.
  • ریسک سرمایه: احتمال از دست رفتن کل سرمایه به دلیل کلاهبرداری ها و سرقت ها.
  • روش کاهش: معامله از طریق صرافی های بزرگ، شناخته شده و قابل اعتماد.
  • ریسک عملیاتی: احتمال بروز مشکلات فنی و عدم امکان واریز، برداشت و ترید.
  • روش کاهش: تنوع دادن به پرتفو و محدود نشدن به یک شرکت یا پروژه ی خاص.
  • ریسک سیستمی: احتمال ضرر کلی یک دسته ی خاص از پروژه هایی که اهداف یکسانی رو دنبال می کنن. مشابه منفی بودن روند بازار برای تمام شرکت های سهامی که مثلا توی حوزه ی سیمان فعالیت می کنن.
  • روش کاهش: تنوع دادن به پرتفو و سرمایه گذاری روی پروژه های رمزارزی که اهداف و فعالیت هاشون همپوشانی کمی داره.

یک نکته ی خیلی مهم که تقریبا تمام منابع بهش اشاره می کنن، اینه که “هیچوقت بیشتر از حدی که گنجایش ضرر کردن دارید، معامله نکنید”. حتی اگر تحلیل های تکنیکال و بنیادی و تمام نشونه ها به این موضوع اشاره می کنن که یک رمزارز قراره رشد خوبی داشته باشه، باز هم نباید 50%، 80% یا 100% دارایی خودتون رو صرف خرید اون رمزارز بکنید. تمام این روش های تحلیلی با “احتمال” کار میکنن و چیزی رو به 100% پیش بینی نمی کنن. معمولا توصیه میشه که در هر مبادله چیزی بین 1 الی 2 درصد سرمایه ی کلی رو ترید کنید تا در صورت ضرر کردن، پول زیادی از دست نداده باشید.

نکته ی مهم دیگه، اینه که بدونید کی از بازار خارج بشید. نباید اجازه بدید وقتی که سود مناسبی بدست آوردید، طمع سود بیشتر جلوی خروج شما از بازار رو بگیره. همیشه احتمالش هست که ورق برگرده و تا به خودتون بیاید همون سود اولیه رو هم از دست داده باشید. می تونید با استفاده از گزینه ی take profit صرافی ها، وقتی که قیمت یک رمزارز تا حد مشخصی بالا رفت، به طور خودکار پوزیشن رو ببندید و سود خودتون رو بگیرید؛ درست برعکس گزینه ی stop loss. استفاده از take profit و stop loss کمک زیادی به کنترل رفتارهای هیجانی و بدون منطق یک تریدر می کنه.

حرفها و نکته های زیادی در مورد مدیریت ریسک زده شده که اینجا نمیشه به همشون اشاره کرد، اما سعی کردیم کلیات موضوع رو براتون روشن کنیم. می تونید باز هم از سایت های فراچارت و investopedia برای مطالعه ی بیشتر و دقیقتر در مورد این موضوع بهره ببرید.

استراتژی های ترید کردن

داشتن یک برنامه ی منسجم که مسیر حرکت معقول و حساب شده ای رو چه موقع سود و چه موقع ضرر به شما نشون بده، اهمیت بالایی داره. استراتژی تریدینگ تعیین می کنه که شما چه زمانی مبادله رو شروع کنید، کی تمومش کنید، چه مقدار از سود یا ضرر رو “قابل قبول” بدونید، توی هر ترید چند درصد از سرمایه رو در معرض ریسک قرار بدید، سراغ چه رمزارزهایی برید و از چه ابزارها و شاخص هایی برای تحلیل بازار استفاده کنید. درواقع میشه گفت مهارت هایی که تا قبل از اینجا صحبتشون رو کردیم، با هم دیگه ترکیب میشن و می تونن توی تعیین استراتژی های مختلفی به ما کمک کنن.

بعضی از استراتژی های معمول که توی تریدینگ رمزارزها استفاده میشن عبارتند از:

  • Day trading: باز و بسته کردن پوزیشن در یک روز؛ بیشتر مناسب تریدرهای حرفه ای.
  • Swing trading: باز نگه داشتن پوزیشن به مدت چند روز یا چند هفته؛ مناسب اکثر تریدرها به دلیل داشتن زمان بیشتر برای گرفتن تصمیم.
  • Trend trading: باز نگه داشتن پوزیشن به مدت طولانی و اعتماد به روند کلی حرکت قیمت؛ مناسب اکثر تریدرها، به خصوص تازه واردها.
  • Scalping: باز و بسته کردن سریع پوزیشن برای استفاده از تغییرات آنی و بدست آوردن سودهای کم اما پایدار؛ مناسب تریدرهای حرفه ای.

البته اینها استراتژی های کلی و پایه ای هستن، و هر تریدر می تونه استراژی شخصی سازه شده ی خودش رو بر اساس سرمایه اولیه، رمزارزهای انتخابی، و حد سود و ضرر مخصوص به خودش، تعیین کنه.

میشه گفت مهمترین فایده ی استراتژی داشتن، اینه که از رفتارهای هیجانی و احساساتی موقع سود یا ضرر کلان جلوگیری می کنه و به فرد تریدر نظم میده. نباید به محض ضرر کردن توی دو یا سه ترید، رفتارهای افراطی (مثل ترید کردن با 50% سرمایه یا به طور کلی کنار گذاشتن ترید) نشون بدید. باید به خودتون و تحلیلی که از بازار کردین فرصت بدین تا توی مقیاس بزرگتر و بازه ی طولانی تر (مثلا 10 الی 15 ترید)، پتانسیل خودش رو نشون بده.

حرف آخر

هر کسی که قصد تریدر شدن داشته باشه، باید به تحلیل تکنیکال و بنیادی و همینطور مهارت مدیریت ریسک تسلط کافی داشته باشه، وگرنه سرمایه ی خودش رو دو دستی تقدیم افرادی خواهد کرد که به این مباحث اشراف دارن و با برنامه ریزی دقیق و استراتژی مشخص وارد بازار شدن. دوری کردن از رفتارهایی که بر اساس حرص و طمع زیاد یا ناامیدی و عصبانیت از وضع بازار انجام می گیرن، میتونه به شما کمک کنه که سود بدست اومده رو به موقع دریافت کنید، و همینطور میزان ضرر خودتون رو تا زمان دستیابی به یک استراتژی موفق، به صورت پلکانی کاهش بدید. توی بخش بعدی از این سری مطالب، در مورد نحوه ی انجام دادن ترید و پلتفرم های مناسب اون صحبت خواهیم کرد.     

منابع:

Binance academy

Adibniya.com

Khanesarmaye.com

Coininsider

Binance

Coindesk

نظرات (2)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*